غرغر های فیلسوفانه ی من

دکارت میگه :من فکر میکنم پس هستم.


آلبر کامو میگه :من طغیان میکنم پس هستم.

من میگم : من غر میزنم پس هستم .

از کشفیات من

همانا که "صدا " با "قیافه" رابطه ی معکوس داره
به این صورت که هر چی صدای کسی قشنگ تر و جذاب تر قیافه ش زشت تر و بیریخت تر!!
من بعد هر وقت صدای کسی رو پشت تلفن یا بدون دیدن چهره ش شنیدین چیزی که گفتم یادتون باشه!!
از من گفتن بود!!

این سیم های سست

دو تا از سیم های خرک هفتم پوزیسیون دوم سنتورم ( یعنی نت ر، سیم های زرد) پاره شده، راستش این بار چندم که دقیقا همین سیم ها پاره میشه، بدتر اینکه دوشنبه ی گذشته سر کلاس وقتی داشتم برای استادم درس جلسه ی قبل رو میزدم نت" ر "سیم های زرد سنتور استادم رو زدم پاره کردم. این دفعه ی دومه که سر کلاس اینطوری میشه
اخه چرا فقط سیم های نت" ر" پاره میشن؟

امیر حسین و سولماز

ماجرای امیر حسین و سولماز این روزا فقط منو یاد یه چیزی میندازه! " بگم؟بگم؟"

خوشبختی همینه 1

دیشب تو حمام فکر میکردم که خوشبختی همینه یه حمام گرم تو یه شب سرد، بدون نگرانی از سرد شدن آب یا قطع شدنش!!

celebrity

هر بار که یه مرد جذاب میبینم به زن های توی زندگیش حسودی م میشه 
میدونید یه وقتایی فکر میکنم مردای " موفق و معروف و جذاب" ( تعریف آدما از یه مرد جذاب فرق میکنه) بهترین نسبتی که میتونن باهات داشته باشن اینه که پدرت باشن چون اینطوری یه نسبت خونی غیر قابل انکار باهات دارن و از همه مهم تر عشق و علاقه شون پاک و واقعیه و دیگه لازم نیست نگران از دست دادنشون باشی!لازم نیست بینظیر باشی تا دوستت داشته باشن، یه پدر تو رو با همه ی عیب و نقص هات دوست خواهد داشت.

اما اگه پدرت نشدن بهتره پسرت باشن اینطوری تا آخر عمر مال خودتن و هی میتونی بهشون افتخار کنی .مادر شدن خیلی لذت بخشه و حالا تصور کن پسرت یه مرد جذاب و موفقه( باید تجربه ی بینظیری باشه) ...
اگه پسرت هم نبودن بهتره برادرت باشن. مخصوصا تا وقتی مجردن بسیار میشه پزشونو بدی و باهاشون خوش بگذرونی مخصوصا اگه ازت بزرگتر باشن احساس و علاقه شون به تو با حمایت و مواظبت همراهه یه حمایت بی قید و شرط و بی چشم داشت!!

و در آخر اگه هیچ کدوم نبودن شوهرت باشن.
البته من فکر نکنم یه همچین شوهری داشتن لذتش با یه همچین پدر،پسر،برادری داشتن قابل قیاس باشه..چون نسبت زن و شوهری به سادگی خوندن یه خطبه ی طلاق از بین میره و ممکنه در معرض خیانت باشه و طبیعتا علاقه شون بی قید و شرط نیست! ..و از همه مهمتر داشتنشون با ترس از دست دادنشون همراهه!!!

من و "چرا رفتی" و عشق خواب آلوده

دیشب خواب همایون شجریان رو میدیدم اومده بود با گروهش خونه ی ما، منم چسبید بودم بهش از کنارش تکون نمی‌خوردم... هیچ وقت تاحالا یه خواننده ی درست و حسابی از نزدیک ندیده بودم خوب.
صبح که از خواب بیدار شدم خندم گرفته بود شما هم اگه دوست داری میتونی به خواب من بخندی!!!
تو خواب دیشبم همایون ( عزیز دلم) همش لبخند داشت وبسیار جیگر تشریف داشت منم که عاشقش بودم از صبح تا حالا عاشق ترم شدم!! 

آلما توکل عزیز_ صرفا جهت اطلاع

دوستان گرانقدر؛ وبلاگ قبلی من در بلاگ توسط یک بنده خدایی بازسازی شده !!!!!!!!!!!!! ممنون می‌شم اگر شد به سایر دوستان خواننده اطلاع رسانی کنید که اون آدرس دیگه برای من نیست و من در وبلاگ قدیم‌ام می نویسم.
Almatavakollll.blogfa.com

اندر مضرات شبکه های اجتماعی

پیر شدنتو میتونی از عکس پروفایل "لاین و وایبر و تلگرام " کانتکت هات بفهمی وقتی که عکس پروفایلشون از عکس خودشون به عکس بچه ها شون تغییر میکنه!

وقتی شبکه های مجازی تو بالا پایین میکنی و بیشتر عکس بچه میبینی باید بدونی پیر شدی ، که داری به نسل های" گذشته " میپیوندی، نسلی که دوره ش تموم شده!! آره عزیزم!!

I am a dead

دیروز زنی را دیدم که مرده بود
مثل ما نفس می کشید
راستی یک زن چگونه میمیرد؟
مرگش چگونه است؟
یا لبخند به لب ندارد
یا آرایش نمی کند
یا دست کسی را نمی فشارد
یا منتظر آغوشی نیست
یا حرف عشق که می شود
پوزخند می زند...
آری زن ها این گونه میمیرند ... 

؞ عشق سال های وبا-گابریل گارسیا مارکز

این متن رو تو تلگرام برام فرستادن راستش به غیر اینکه من میخندم و آرایش میکنم بقیه ی گزینه ها واقعا در مورد من صدق میکنه!!
حالا سوالم اینه یعنی من مردم خبر ندارم؟؟الان من زنده نیستم یعنی؟؟

چهاردیواری اختیاری

دختره تو وبلاگش کلی به یکی فحش داده بود بهش گفته بود "....."  من که وبلاگشو میخوندم شوکه شدم با خودم گفتم چقدر بی ادبه 
حالا دیشب خودم همین کارو کردم
انقد عصبانی بودم 
راست میگن کسی رو منع نکن سرت میاد 

خاک تو سر بی مصرفت کنن


واقعا چقدر بعضی ها حقیر و حسودن
چقدر دنیاشون کوچیکه 
تا نوک دماغ شون فقط 
تو این سن و سال اونم
خدای من !! 

خدا شفات بده انشاالله که البته بعید میدونم! ولی خدا کنه به "آرزوی دور درازت" برسی شاید که از عقدهات کمی کم بشه
که البته اونم بعید میدونم 
چون مشکل تو علاوه بر عقدهات و دنیای کوچیک ذهنت و این چیزا "قلب سیاهته"...
که اونم با هیچی سفید نمیشه!!!
یعنی بیاد اونروز ی که من دیگه مجبور نشم قیافه ی نحس تو رو ببینم

یادآوری

تا حالا به این فکر کردین که خدای نکرده، گوش شیطون کر،بمیرید چه چیزهایی ممکنه شما رو به یاد آدم ها بیاره و آدم ها یاد شما بیفتن

من فکر میکنم سالاد ماکارونی،میگو و ماهی، کتاب ( به این معنا نیست که من زیاد کتاب میخونم ولی همکارام میگن که من آدم کتاب خونی ام در واقع من فقط بیشتر از اونها کتاب میخونم همین) ،سفر( نه به این معنا که من زیاد سفر میرم فقط به این معناست که من دوست دارم که برم) ،سنتور و موهای فر !!!یادآور من برای آدم ها باشه!!
 

چه برایمان آورده ای مارکو؟


"ماکارونی یکی از فرآورده‌های مهم گندم است که تولید آن را به چینی ها نسبت داده اند و مورخان عقیده دارند که این محصول در قرن 13 میلادی توسط مارکوپولو به اروپا و از آنجا به دیگر کشورها رفته است."
این متن رو تو روزنامه جام جم تو صفحه ای تحت عنوان "پرونده" خوندم اولین چیزی که به ذهنم رسید این تصویر بود:
قرن 13 میلادیه در کشورهای سرسبز اروپایی مردم جمع شدن که مارکوپولو از راه میرسه بزرگ شهر, بانگ میزنه چه برایمان اورده ای مارکو؟؟
مارکوپولو تر و تمیز و قبراق (!!!!) میگه: محصولی شگرف از چین
بعد یهو از تو بار و بندیلش یه پیاله ی چینی پر از ماکارونی و نودل در میاره و با چوب هایی که چینی ها باهاش غذا میخورن و بهش میگن "هاشی" میده به اروپایی ها و اون ها بسی خوشحال میشن و عمر طولانی میکنن و تا سالهای سال ماکارونی میخورن و از مارکو برای این خدمت بزرگ به بشریت تشکر میکنن!!!
هیچ ربطی هم به پرژک نداشت 
والاااااا
هر مارکویی که پرژک سوغاتی نمیاره

کجا دانند حال ما....

دمدمای صبح با کابوس از خواب بیدار شدم حالا کابوسم چی بود؟ حراست دانشگاه(بچه های دانشگاه بهشون میگفتن فاطی کماندو) دنبالم بود به خاطر لاک های نارنجی..حالا من کلی خرید دستم بود و داشتم تند تند از دستش در میرفتم .. ساعت 6 و نیم به محض اینکه بیدار شدم دلم برای خودم سوخت.همش ترس اینکه یکی بهت گیر بده. حراست محل کار، حراست دانشگاه،گشت ارشاد تو خیابون،و تموم آدم هایی که وظیفه ی خودشون میدونن بقیه رو ارشاد کنن ...وحشتناکه 

یه سوال آیا لاک زدن حق مسلم دخترا نیست؟؟

توضیح: از آخرین باری که دانشجو بودم 4 سال میگذره....و من سعی میکنم طوری نباشم که هر کسی بتونه بهم گیر بده