تو خدا رو داری هیچ کس آیندش مشخص نیست ندیدی این پدر مادرایی که تو سرای سالمندانن شاید شش هفت تا بچه دکتر مهندس هم داشته باشن اما الان کجان ؟کدومشون یه درصد حدس میزدن ده ساله آخر عمرشون رو تو آسایشگاه باشن ؟فقط آینده آدمو میدونه.خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه
آره میدونم هیچ کس نمیدونه ولی گذر زمان با از دست دادن همراهه این منو میترسونه نمیخام چیزی بدست بیارم ولی حداقل چیزی هم ازدست ندم
سعی کن وقتایی که میترسی و ترس بهت رو میاره دو رکعت نماز بخونی و آیه الکرسی رو بخونی خیلی تاثیر داره باعث میشه بیخودی به آینده با ترس فکر نکنی آینده تو آینده است با همه اتفاقات خوب و بدش مهم اینه که حال رو خراب نکنی برای آینده نامعلوم
سعی میکنم ولی وقتایی که ترس بهم حمله میکنه عقلم دیگه درست و حسابی کار نمیکنه
نترس ... منتظر اتفاقای خوب باش تو زندگیت .... نامعلوم بودن اینده خیلیم بد نیست ....اگه معلوم بود که بدتر بود .... مثل دونستن مریضی لاعلاج ... مثل داشتن معلولیت دائمی . . . مثل داشتن دائمی ادمایی که اویزون ادم میمونن یه بار بیشتر زندگی نمیکنی ....و در زمان حال به خاطر اینده نا معلوم حال خودتو خراب نکن اگه کائنات بخوان شما شاد نباشی ....خودت بخواه که باشی ...خودت همراه نشو ...تا اونها هم سرانجام تسلیم بشن و میشن
دست خودم نیست همه حرفاتو قبول دارم و منطقیه ولی باور کن دست خودم نیست
ترست کاملا طبیعیه
:(
من خیلی هم دوست دارم میخونمت خسته هم نمیشم:)
فقط دوست دارم آجیم خوب باشه حالش همین:دی
مرسی بهار جون



تو فوق العاده ای
تو خدا رو داری
هیچ کس آیندش مشخص نیست ندیدی این پدر مادرایی که تو سرای سالمندانن شاید شش هفت تا بچه دکتر مهندس هم داشته باشن اما الان کجان ؟کدومشون یه درصد حدس میزدن ده ساله آخر عمرشون رو تو آسایشگاه باشن ؟فقط آینده آدمو میدونه.خدا عاقبت هممون رو بخیر کنه
آره میدونم هیچ کس نمیدونه ولی گذر زمان با از دست دادن همراهه این منو میترسونه
نمیخام چیزی بدست بیارم ولی حداقل چیزی هم ازدست ندم
سعی کن وقتایی که میترسی و ترس بهت رو میاره دو رکعت نماز بخونی و آیه الکرسی رو بخونی خیلی تاثیر داره باعث میشه بیخودی به آینده با ترس فکر نکنی آینده تو آینده است با همه اتفاقات خوب و بدش مهم اینه که حال رو خراب نکنی برای آینده نامعلوم
سعی میکنم ولی وقتایی که ترس بهم حمله میکنه عقلم دیگه درست و حسابی کار نمیکنه
دایی چی اینده ترسناکه براات
پیرشدن _ از دست دادن _تنهایی
دارم دیوونه میشم
نترس ... منتظر اتفاقای خوب باش تو زندگیت ....
نامعلوم بودن اینده خیلیم بد نیست ....اگه معلوم بود که بدتر بود ....
مثل دونستن مریضی لاعلاج ...
مثل داشتن معلولیت دائمی . . .
مثل داشتن دائمی ادمایی که اویزون ادم میمونن
یه بار بیشتر زندگی نمیکنی ....و در زمان حال
به خاطر اینده نا معلوم حال خودتو خراب نکن
اگه کائنات بخوان شما شاد نباشی ....خودت بخواه که باشی ...خودت همراه نشو ...تا اونها هم سرانجام تسلیم بشن و میشن
دست خودم نیست
همه حرفاتو قبول دارم و منطقیه
ولی باور کن دست خودم نیست
به این فک کن که استرس و نگرانیه تو تغییری تو آینده میده؟
اگه تغییر میده که نگرانی بد نیس
اگه تغییر نمیده پس بیخیال شو عزیزم
نه نمیدم
تو راست میگی آبگینه شاید من میخام با عداب وجدان داشتن خودمو تنبیه کنم به خاطر گذشته و اشتباهاتم