شنبه رفتم باشگاه ثبت نام کردم برای بدنسازی ، راضی بودم در کل ولی چیزی که من هر بار میرم باشگاه نظرمو جلب میکنه هیکل خود مربی هاست مثلا طرف میگه سالهاست ورزش میکنم و مربی هستم ولی این از تیپش معلوم نیست.
مربی ایروبیک و بدنسازی این باشگاه دو تاشون قد بلندی داشتن ولی اندام ورزشکاری نداشتن شکم و پهلو داشتن ..
نمیدونم شاید به خاطر بارداری و زایمانه
در هر صورت من تا حالا یه مربی با شکم سیکس پک ندیدم
یه سوال این دخترای خوشتیپ و ورزشکار ایرانی با شکم های 6 پک که عکساشون تو اینترنت هست چرا وجود خارجی ندارن؟؟
کی پاسخگوه؟؟
تازه من عکس یکی از این دخترارو میخام ببرم به مربی م نشون بدم ! بگم میخام اینطوری بشم!
خیلی دوست داشتم یه خونه ی چوبی دو طبقه تو شمال داشتم یه طبقه شو میکردم مسافر خونه به سبک کاملا سنتی و روستایی از مهمونام پذیرایی میکردم .
کلا خیلی دوست دارم هتل یا مسافرخونه یا حداقل کافی شاپ داشته باشم!
حتی همین جا تو شهر نه چندان سرسبز خودمون
تو فیلم ترکیه ایه دختره اسمش " گل رو" عه اون یکی دختر مو بلونده "گل فام" عه،بعدش این دو تا به خاطر یه پسری به اسم "امید "میجنگن .
اسم فیلم رو هم گذاشتن" نبرد گلها".
دیشب در مورد یه مهمونی صحبت بود بعدش صحبت کشیده شد به نوه ی اون خونواده که با دختر همسایه فرار کرده بودن .دخترهمسایه گویا عقد یکی دیگه بوده بعدش دختره رو تو اتوبوس گرفته بودن برگردونده بودن خونه و دختره هم با نامزد خودش ازدواج کرده بود و رفته بود سر خونه زندگیش.
یکی از خانوما دیشب وقتی اینو شنید با تعجب گفت :واه نامزدش بعد از این فرار همچنان راضی شد باهاش ازدواج کنه؟( منظورش این بود که نباید باهاش ازدواج میکرد)
من گفتم این همه مرد به زن هاشون خیانت میکنن و زن ها میبخشن و فراموش میکنن حالا یه مردهمین کارو کرده تو چرا تعجب میکنی!!
بهش گفتم یه ذره فمنیست باش و طرف زنه رو بگیر به جای مرده( البته دختره کارش خیلی درست نبوده ولی ما که نمیدونیم چرا این کارو کرده و نمیشه قضاوتش کرد)
خانومه هم گفت ازش طرفداری کنم که بقیه فکر کنن منم مثل اونم!
و میدونید من به این فکر کردم که تا کی ما زن ها میخایم با زیر سوال بردن هم جنس ها و انتقاد کردن ازشون تظاهر به پاک دامنی و نجابت کنیم !
بیاید خودمون باشیم، صادق باشیم ،افکار خودمون رو داشته باشیم نه اینکه چیزی رو بگیم که بقیه دوست دارن بشنون!
بیاید هوای همو داشته باشیم و نسبت به هم جنسامون بیرحم نباشیم!
پشت همجنسامون بایستیم !
خواهرم ، درسته که امسال باران زیاد باریده ، ۹۵ درصد سدها سرریز شدن و احتمالا امسال دیگه مشکل کم آبی و خشکسالی اونقدرها اذیتمون نکنه ،ولی نبینم شما روسریتو شل کنی !!همچنان حجابتو حفظ کن ..
الکی مثلا من خیلی بانمکم!
وای یه چیزی فهمیدم
این پسره که عروسیشه الان فهمیدم کیه؟ اسمش امیده !!
از وقتی بچه بود من میشناختمش ، انقدر کوچولو بود اونوقت ها بدون شلوار میومد تو کوچه ! شاید باورتون نشه تا این حد بچه بود!!
امروز عروسیش بود ازدواج دومش .. قبلا یه بار ازدواج کرده و جدا شده!!
داشتم فکر میکردم باید خودمو همینطوری که هستم قبول کنم دست بردارم از جنگیدن با خودم !
باید بپذیرم که موجود خاک بر سر و بی عرضه و ترسویی ام و فقط به درد مردن میخورم!
من حسودی م میشه به تمام آدم هایی که میجنگن و همون زندگی رو که دوست دارن میسازن برای خودشون . حداقل تلاششونو که میکنن! به جاش من همیشه دچار این مرض " آخرش که چی ؟ " ام
شاید خدا منو برای همین آفریده که یه جا بشینم و منتظر مردن باشم احتمالا چون فقط به درد مردن میخورم و برای مردن به دنیا اومدم!
ولی درد داره ، یه تیکه هایی تو وجودم هستن که میخان زندگی کنن به خاطر همینه که یه وقتایی عذاب وجدان دارم و میخام دوباره زندگی رو شروع کنم بجنگم تلاش کنم راههایی که تا حالا نرفتم رو برم جاهایی که ندیدم رو ببینم اونی باشم که تا حالا نبودم . ولی تهش همیشه اینه " آخرش که چی؟"
مثل ترسوها، بیعرضه ها و احمق ها
تو محله مون عروسیه مبارکش باشه ولی صدای موسیقی شون خیلی بلنده
آرامش آدمو بهم میریزن ! خدا رو خوش میاد آخه؟؟
هی به ذهنم میرسه فحششون بدم ولی بعدش به خودم میگم صبا بیا دختر خوبی باش و از شادی دیگران شاد شو!
او استاد مکث های طولانی است و میداند فقط آدم های خجالتی از چنین چیزی میترسند و هر وقت پاسخی ندارند به حاشیه روی های خسته کننده میپردازند که در نهایت آنها را مسخره جلوه میدهد!
انسان خردمند را با هر آنچه به جنگ ارتباط داشته باشد کاری نیست.
"آهستگی _ میلان کوندرا"
همه فکر میکنند که اقبال یک فرد کمابیش به شکل ظاهری او بستگی دارد به زشتی یا زیبایی چهره ، به قد، به موهایی که دارد یا ندارد !
اشتباه است صداست که همه چیز را تعیین میکند .
" آهستگی _ میلان کوندرا"
از این اقتصاد مقاومتی مقاومتش به ما رسیده ، اقتصادش به از ما بهترون!!
فردا امتحان زبان دارم هیچی هم نخوندم
پای حیثیتم در میونه اخه همه فکر میکنن من شاگرد ممتاز کلاسم
خدا کنه خیلی بد نشه
احتمالا معلمم همه ی تعریفایی رو که ازم کرده پس میگیره
1- نمیدونم چرا برعکس بقیه ی آدم ها من دلم میخاد همیشه تنها باشم ، نمیتونم کسی رو کنارم تحمل کنم ، نمیتونم با بقیه بسازم!
2-دلم میخاد بعدها بشم مثل مامان فرهاد تو فیلم شهرزاد ، عاشقشم ! دلم میخاد مثل اون با شوهرم رفتار کنم ، مثل اون بچه هامو دوست داشته باشم و پشتشون وایستم! به نظرم خیلی زن مهربون و خوش قلبیه!
خیلی بده که آدم هایی رو که طبیعتا باید دوست داشته باشی ، دوست نداشته باشی !
گاهی و قتا احساس عذاب وجدان آدمو دیوونه میکنه!
اونایی که تو وبلاگ شون پست میذارن یا نظرات رو میبندن که خوب تلکیف مشخصه یا باز میذارن که یعنی" خواننده ی محترم وبلاگ " تو در بیان نظرت آزادی !
من لااقل تا امروز اینطور فکر میکردم ولی امروز فهمیدم نه ، این باز گذاشتن نظرات بیشتر برای تایید گرفتنه ... طرف میخاد که باهاش موافق باشی نظر واقعی خودتو نمیخاد در واقع...به خاطر همین فکر کنم دیگه ترجیح میدم خواننده ی خاموش باشم ....ببخشید ... من آدم زود رنجی هستم!
فکر میکنم قبلنا از وبلاگ خوندن بیشتر لذت میبردم چرا الان اینطور نیست!!