من آدم "عاشق مردای محال" شدنم.
"مردای محال" مردایی ان که چون من مطمئنم نمیتونم رابطه ی صمیمانه ای داشته باشم باهاشون؛ دوستشون دارم .مردایی که نمیشه رابطه ی عاطفی باهاشون برقرار کرد یا نمیشه تو رابطه باهاشون پیشرفتی کرد...
مثلا طرف سن بابای منه،یا متاهله،یا اصلا منو نمیبینه چون کلا منو آدم حساب نمیکنه!
در واقع اگه طرف این مدلی نباشه من اصلا حتی بهش فکر هم نمیکنم ...این یه جورایی خودآزاریه.... یه جور مرضه!مطمئن نیستم ولی یه بار یه جایی خوندم که اسم این بیماری ترس از صمیمیته... مشکلی که باعث میشه من نتونم اجازه بدم کسی خیلی بهم نزدیک بشه و خودمم بهش نزدیک نمیشم.
یا شایدم یه جورایی" کمال طلبی "باشه اینکه آدم ها به محض اینکه بهم نزدیک میشن به نظرم چقدر پوچ و تو خالی میان و تصویرشون تو ذهنم خراب میشه.
یا اینکه به محض اینکه طرف رفتاری مبنی بر اینکه از من خوشش اومده نشون میده خر درونم رم میکنه البته این رم کردنه به خاطر ترسه بیشتر ؛ میترسم دقیق نمیدونم از چی... احتمالا همون از صمیمیت ،از اینکه یکی خیلی بهم نزدیک بشه( چون اینطوری احساس به دام افتادگی میکنم ) از اینکه خوب حالا بعدش طرف از من چی میخااد ، از اینکه حوصله ی وقت و انرژی صرف کس دیگه ای کردن رو ندارم ....
به هر حال قضیه خیلی پیچیده ست ولی نتیجه ش خیلی ساده ست ...من نمیتونم رابطه ی سالم و پایداری با جنس مخالف داشته باشم! گند میزنم به همه چی!
فکر نکنید خوشحالم که این مدلی ام یا افتخار میکنم به این حماقتام !کاش منم میتونستم مثل بقیه باشم !
حالا نمی خوام بگم صددرصد ولی بیراه هم نمی گن
ذهن که نسبت به یک چیز یه یک کس بدبین بشه همین میشه تقریبا
آره اتفاقا حرفشون کاملا منطقیه فقط نمیگن باید چه کار کنیم! مشکل اینجاست !
نمیتونی رابطه سالم داشته باشی؟
چشمم روشن دایی
نه بابا دایی سو تفاهم شده با دقت پستمو نخوندی
من قبلا از نظر روانشناسی برسی شدم ؛)) به خاطر مردای دورورم که نسبت نزدیکی بهم داشتن هست
خوب روانشناسا همه چیز رو به رابطه ی فرزند و والد ربط میدن یا همه چی رو به دوران کودکی
به منم همینو گفتن راستش
:/
وای صبا به خر درون گفتنت غش غش خندیدم =)))
منم تا حدودی مثل تو هستم
همون ترس هست؛اینکه صمیمی شی و طرف تمام این مدت انگار داره ازت سواستفاده می کنه یه چیزی تو این مایه ها
-.-
به خاطر اینکه من یه دهه شصتی ام بهار که به سبک دهه ی پنجاه بزرگ شدم ولی تو نباید اینطوری باشی!تو دیگه چرا؟؟