صداش که کردم بیاد سرش تو گوشی ش بود ،اومد و گفت داشتم شعر حافظ میخوندم ....فکر کن داشت شعر میخوند!!! بعدش یه شعر برامون خوند خیلی خوشگل...معنی ش میشد اینکه "مرغ چمنی به گل گفت اینقدر ناز نکن مثل تو ،تو این گلستان زیاده...گل جواب داد که آره حرفت حقیقته و من از حرف به حق تو ناراحت نمیشم ولی یه عاشق به معشوقش همچین حرفی نمیزنه""
وقتی که داشت شعرو میخوند خیلی جذاب شده بود اصلا از وجناتش پیداست که چقدر بافرهنگ و کتاب خوون و مهربونه...و از همه مهم تر وقتی دستش آزاده شعر میخونه!!
به نظرتون میشه عاشق همچین مردی نشد!! (heart and arrow)
آه،من که میگم میشه براش مرد حتی!!!(love)
زندگیت همیشه پر از عشق
مرسی عزیزم
البته بانو جان تو که غریبه نیستی من نمیتونم عاشق "شخص این مرد محترم "باشم. ولی یه همچین مردی رو میپسندم و آرزو میکنم