دنیای بی کینه رویای من اینه..

خیابونا خیلی شلوغه الان رفته بودم گل لاله و سنبله بخرم و یه سری خریدای کوچیک آنقدر شلوغ بود که خیلی چیزا رو یادم رفت بخرم!! ولی من از شلوغی های خیابونا دم عید ناراحت نمیشم غر هم نمیزنم .

راستش از دیدن این همه آدم  تو بازار حتی خوشحال هم میشم!!چون خرید کردن و آماده شدن برای عید دل خوش میخاد...

خوشحالم این همه آدم دلشون خوشه که عید براشون بهونه ی شادیه

پایان سال

نمیدونم چم شده!!

این روزا خیلی احساس بلاتکلیفی میکنم!!

و نمیدونم این احساس بلاتکلیفی از کجا میاد!!

دل من، دل من،دل دیوونه ی من

جان شیرینم 

جان شیرینم 

جان شیرینم........ 


(اینو تازه یادگرفتم دوست داشتم به یکی بگم ولی هیچکس به ذهنم نرسید که بتونم اینجور خطابش کنم!!و چون احتیاج داشتم به یکی بگم جان شیرینم!! به خاطر همین اینجا گفتمش!!)

من سالوادور نیستم

سینما رو باید تنها رفت 
نظریه ی مسخره ایه ، ولی من عاشق نظریه های مسخره م!!
به نظرم درستش اینه که تنهایی بری سینما هیچ  دلیلی هم براش ندارم که چرا درسته!! 
 میتونید فکر کنید بهم الهام شده ... 

ازت متنفرم برو گم شو!!

جا داره از همین جا اعلام برائت و بیزاری کنم از بلاگفا...

خدا لعنتش کنه دوباره یاد وبلاگم افتادم بعضی نوشته هامو خیلی دوس داشتم .

بلاگفا باید بگم ازت متنفرم هیچ وقت هم نمیبخشمت!! دیگه نمیخام اسمتو بشنوم...

تو نیکی می کن و در دجله انداز....

هیچ وقت آدم هایی که شیوه ی زندگی شون بر مبنای این بوده که ببینن بقیه چه کار میکنن براشون تا خودشون هم همون کارو واسه طرف بکنن دوست نداشتم...آدم های حساب و کتاب کردن دو دو تا چهارتا کردن...آدم هایی که تا اس ندی اس نمیدن تا لایک نکنی لایکت نمیکنن وقتی کامنت میدن که کامنت داده باشی وقتی به وبلاگت سر میزنن  که به وبلاگشون سر زده باشی ... 

آدم دلش میگیره خیلی دردناکه .

 

 

اینجا همه چی در همه!!

1_یکی اینکه اونایی که با اسم واقعی شون تو وبلاگشون می‌نویسن رو تحسین میکنم! چقدر شجاع هستن ...من با اینکه هیچکس منو نمیشناسه و چیزی هم در موردم نمیدونه خیلی خود سانسوری دارم!!


2_امشب خیلی از چیزی ناراحت شدم نه به خاطر اون قضیه نه!! از این ناراحتم چرا این قضیه انقدر عادی شده که من اصلا بابتش ناراحت نشدم...

3_ دیدین تو فیلم‌ها و ویدیو کلیپ ها دختره مثل عروسک خوابیده!!  من از همین تریبون اعلام میکنم از اینا متنفرم .حالا من طفلکی مثل گودزیلا میخابم  با دهن باز! چون با بینی نمیتونم نفس بکشم مجبورم با دهن باز نفس بکشم!!

4_ دم خدا گرم احساس میکنم چقدر تو خلقتش تو تقسیم امکانات بین بنده هاش فرق گذاشته!!

5_دیشب تصمیم قطعی گرفتم که هیچ وقت بچه دار نشم، ازدواج رو نمیدونم شاید ازدواج کنم ولی بچه نه!! 

جای خالی عشق

یه زن خیلی وقتا تو زندگی ش  دلش میخواد که دیده بشه ،شنیده بشه و از همه مهم تر خواسته بشه!!


"بانو"ی عزیز باید بگم فقط تو اینطوری نیستی منم دلم گاهی بغل میخواد!! 

خوشتر آن نغمه که مردم بسپارند به یاد!!!

مرضیه دوست من نبود،دوست صمیمی من نبود!همکارم بود.وقتی شنبه ی گذشته شنیدم چی شده تعجب کردم چطور ممکن بود؟؟ من مرضیه رو پنج شنبه دیده بودم وقتی با همکار دیگه م دم کارت زنی میخاستیم ورود بزنیم!!

مرضیه با لبخند با ما سلام و احوال پرسی کرد... شنبه صبح شنیدم که icu بستریه و تو کماست بدون هیچ علت مشخصی...کسی تشخیص قطعی نداده که چرا یه دختر جوون و ورزشکار اینطوری شده!!


تمام این هفته تصویر دختری شاد جلو چشمامه که به ما لبخند میزد درحالی که فضای راهرو به خاطر خورشیدی که از پشت سر میتابید روشن و پر از نور سفید بود 

تمام این هفته به این فکر میکردم که آیا آخرین تصویر من هم تو ذهن آدم ها به این قشنگیه!!

اگه بخوام صادق باشم نه!! حقیقتا نه!! حتما آدم های زیادی هستن که منو یه دختر بداخلاق بی ادب عصبی توصیف کنن!! ولی من واقعا نمیخام تصور آدم ها از من انقدر بد باشه!! 

باور کنید فوق العاده ست  که آدم ها ازت به نیکی یاد کنند و تصویرت تو ذهنشون اینقدر زیبا باشه ،به زیبایی یه تابلوی نقاشی ...تصویر دختری شاد و زیبا که با مهربونی میخنده!!


برای شفاش دعا کنید!!

این موها رو تو آسیاب سفید نکردم که ننه!!

هر چقدر هم که یه مرد براتون ادای آدم های جنتلمن و مودب و باکلاس رو درآورد باور نکنید تا وقتی که طرز حرف زدنشو با زنش ندیدین!!  

من مردایی رو دیدم که بسیار هنرمندانه ادای جنتلمنا رو درمیارن ولی با زناشون  تلفنی بی ادبانه و با بی حوصلگی حرف میزنن..

اینا همه تجربه ست 

از من گفتن بود!!!من فقط وقتی ژست های روشنفکرانه و ادعای متمدن و متشخص بودن رو از یک مرد قبول میکنم که طرز رفتار و صحبت کردنشو با زنش ببینم!!

می‌فهمی چی میگم؟!!

فقط لحظه هایی که با آرامش و شادی سپری میشه به معنای واقعی میگذره باقی مواقع زمان ازت نمیگذره میمونه تو قلبت میشه خاطره،میمونه تو روحت میشه درد روحی، پشت پلکات میشه اشک،روی وجدانت میشه عذاب ،رو پشتت سنگینی میکنه میشه قوز! میمونه و میشه پشیمونی میشه حسرت میشه نقطه ضعف میشه آه...

    آره زمان در بیشتر مواقع نمیگذره،جمع میشه تو وجودت پیرت میکنه ،سنگینت میکنه ،خسته ت میکنه! زمان فقط وقتی خوش گذشته با آرامش و شادی گذشته ،میگذره و نمیمونه جمع نمیشه سنگین نمیشه..اون لحظه ها خود حقیقی زندگین،لحظه هایی که در جریانن و تو ازشون سبکی... لحظه هایی که مثل یه نسیم ازت رد شدن!!!


 آرزو میکنم که زندگی تون در جریان باشه!!

آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری!!

آدم های حسود گاهی چقدر وحشتناکن! گاهی چقدر ترسناکن! گاهی چقدر نفرت انگیزن! گاهی چقدر حقیرن!!

به کجا چنین شتابان!!

روزها سرعت گرفته و انگار داره میدوه...
احساس آدمی رو دارم که زندگی شو مثل آب روی دستهاش میریزن و با اینکه میبینه زندگی ش از بین انگشتاش داره به سرعت میریزه و محو میشه نمیدونه باید چه کار کنه!! هیچ کاری نمیتونم بکنم !! هیچ کاری بلد نیستم!! 
به جز گریه کردن!!

 

"روز جهانی زن "را چگونه گذراندید؟؟

خونه تکونی_معده درد، خونه تکونی _معده درد،خونه تکونی _معده درد،خونه تکونی _معده درد....،  خونه_معده، خونه _معده.....، خ_م،  خ_م.........

 با امید به فردایی  روشن  برای زنان ایرانی 
 

مرثیه ای برای ابهت از دست رفته ی زمستان

چند وقته سرسره بازی نکردی؟  روی برفها،روی تلی از برف هایی که از پشت بام ها پارو شده توی کوچه یا حیاط!!در حالی که دستات از شدت سرما بیحس و صورتت سرخ شده!!

چند وقته؟؟

بچه های این دور و زمونه میدونن سرسره بازی تو راه مدرسه رو برف ها چه کیفی داره؟؟

چند وقته برف درست و حسابی نباریده!! قدیما زمستون ابهتی داشت میومد و همه رو خونه نشین میکرد کسی جرات نمیکرد از زیر کرسی بیاد بیرون!!!