بنگ بنگ

ای کاش یه تفنگ داشتم با تعداد نامحدودی فشنگ! این فشنگ ها هم قابلیت اینو داشت  تا به مدت زمان خاصی که من میخاستم آدم ها رو به کما ببره یا بمیرونه ( یعنی موقتی بکشه چون ممکنه بعدا بتونم ببخشمشون پس باید یه دکمه ی غلط کردم هم داشته باشه دیگه)!!  اونوقت میتونستم یه عده آدم عوضی رو بدون اینکه اعصاب و روانمو به خاطرشون بریزم بهم، از جلو چشمم  گورشونو گم کنم!  با یه لبخند عاقل اندر سفیه یه گلوله حرومشون میکردم، بنگ! اول از همه هم این منشی بی تربیت و عاشغاااال دکتر محرابی رو که الان جلو چشممه!بنگ!!
نظرات 2 + ارسال نظر
بانو چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 19:08 http://khaterateman95.blogsky.com

:))
اوه اوه منشی دکتر محرابی خیلی...هستی
از طرف بهار دوست وبلاگی صبا :))

مرسی از طرفداریت

Elham سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 20:24 http://elhamabar20476.blogsky.com/

اگه پیدا کردی لطفا به منم قرضش بده
بهنرشدی؟ سوزش رو میگم

من رفتم پیش دکتر اورولوژی ولی هنوز داروهاشو مصرف نکردم
الهام جان چرا نمی نویسی دیگه تو وبلاگت؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.