دیشب در مورد یه مهمونی صحبت بود بعدش صحبت کشیده شد به نوه ی اون خونواده که با دختر همسایه فرار کرده بودن .دخترهمسایه گویا عقد یکی دیگه بوده بعدش دختره رو تو اتوبوس گرفته بودن برگردونده بودن خونه و دختره هم با نامزد خودش ازدواج کرده بود و رفته بود سر خونه زندگیش.
یکی از خانوما دیشب وقتی اینو شنید با تعجب گفت :واه نامزدش بعد از این فرار همچنان راضی شد باهاش ازدواج کنه؟( منظورش این بود که نباید باهاش ازدواج میکرد)
من گفتم این همه مرد به زن هاشون خیانت میکنن و زن ها میبخشن و فراموش میکنن حالا یه مردهمین کارو کرده تو چرا تعجب میکنی!!
بهش گفتم یه ذره فمنیست باش و طرف زنه رو بگیر به جای مرده( البته دختره کارش خیلی درست نبوده ولی ما که نمیدونیم چرا این کارو کرده و نمیشه قضاوتش کرد)
خانومه هم گفت ازش طرفداری کنم که بقیه فکر کنن منم مثل اونم!
و میدونید من به این فکر کردم که تا کی ما زن ها میخایم با زیر سوال بردن هم جنس ها و انتقاد کردن ازشون تظاهر به پاک دامنی و نجابت کنیم !
بیاید خودمون باشیم، صادق باشیم ،افکار خودمون رو داشته باشیم نه اینکه چیزی رو بگیم که بقیه دوست دارن بشنون!
بیاید هوای همو داشته باشیم و نسبت به هم جنسامون بیرحم نباشیم!
پشت همجنسامون بایستیم !
از ماست که برماست
یه چیزایی تابوست و باید شکسته بشه و فقطم به دست خودمون شکسته میشه
دقیقا
بالاخره باید درست بشه دیگه
آخ صبا اگه بدونی چقدر خودم جدیدا راجب این موضوع فکر میکنم؛انقدر زیاد دور و برم پیش میاد مرد خیانت میکنه به زنش؛ولی زنه برگشته سره خونه زندگیش؛ولی یک مرد خیلی خیلی کم پیش میاد این کار رو کنه
تو خیلی از اینجور جریانات خوده ما خانما به خودمون ظلم می کنیم:||||
برای اینکه خیلی چیزا وظیفه ی زن ها محسوب میشه
از ماست که بر ماست
سلام
خودمان باشیمو ول کن
اگه کسی خودشه که نیازی نیست بگی بهش
اگه کسی هم که خودش نیست خب لابد خوشش نمیاد
بیا دارم کتاب مینویسم به انسان های رد داده نیاز دارم