میان تاریکی
ترا صدا کردم
سکوت بود و نسیم
که پرده را می برد
در آسمان ملول
ستاره ای می سوخت
ستاره ای می رفت
ستاره ای می مرد
ترا صدا کردم
ترا صدا کردم
تمام هستی من
چو یک پیاله ی شیر
میان دستم بود
نگاه آبی ماه
به شیشه ها می خورد
ترانه ای غمناک
چو دود بر می خاست
ز شهر زنجره ها
چون دود می لغزید
به روی پنجره ها
تمام شب آنجا
میان سینه من
کسی ز نومیدی
نفس نفس می زد
کسی به پا می خاست
کسی ترا می خواست
دو دست سرد او را
دوباره پس می زد
تمام شب آنجا
ز شاخه های سیاه
غمی فرو می ریخت
کسی ز خود می ماند
کسی ترا می خواند
هوا چو آواری
به روی او می ریخت
درخت کوچک من
به باد عاشق بود
به باد بی سامان
کجاست خانه باد ؟
کجاست خانه باد ؟
یکی پرسیده بود چرا اسم وبلاگت " کجاست خانه ی باد؟؟" ...وجه تسمیه ش این شعر فروغه
من عاشق فروغم!
اکشال نداره بیا بوست کنم
دو تا لطفا
یکی از مشکلات اساسی من اینکه چیزی نمی گم و توقع هم دارم طرف بفهمه چی می خوام
این منظورم عنوان وب تو نبود؛ولی کلاا اهل پرسیدن نیستم؛|
از فرهنگ بالای توعه بهار جان
البته این طور سوالها که ایراد نداره ولی تو بسیاری از موقعیت ها اینکه چیزی نمیپرسی نشونه ی شخصیت والاته
درخت کوچک من
به باد عاشق بود
به باد بی سامان....
+ بغلت کنم؟
عزیز دلم
اره اره من بغل میخام
صبا صدبار اومدم اینجا :(
کجا بودی؟!!!!
ازم بزرگتر نبودی فحشت میدادم
ببخشید واقعا شرمنده
من خودمم یه وقتایی از بعضی بچه ها خبری نمیشه ها ،،کلی ناراحت و عصبانی میشم
حق داری
امممم که اینطور؛همیشه تو ذهن منم بود که چرا"کجاست خانه ی باد"
چرا نپرسیدی!!
میپرسیدی،، منو جو میگرفت احساس میکردم چه مرموزم
چقدر کارم درسته
سلام با آرزوی ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنین.
9865
عکسی هست فروغ رو دوست نداشته باشه؟
فکر کنم ما زنها خوب میفهمیمش