پنج شنبه با یکی از همکارام از خاطرات گذشته مون حرف میزدیم حرف رسید به دانشگاه و خاطرات اون سالها ...حالا از اون روز عجیب دلم میخاد برم دانشگاه خیلی احساس نیاز میکنم باید بشینم بخونم برای ارشد
خدایا اراده ای به من عطا فرما به جای روزی صدبار سر زدن به وبلاگ این و اون (که خدا رو شکر بیشترشون ماهی یه بار پست میذارن )بشینم درس بخونم.
یعنی نصف آمار بازدید وبلاگاتون رو مدیون منید!
ارشد آزاد رو که نمیخاد اصلا بخونی ...
دولتی هم یه چیزی شده توی مایه های آزاد ... کلا انگار کسی دست و دلش به ارشد خوندن نمیره واسه همینم درصد بالایی واسه قبولی نمیخاد ... اکثرا دوباره دارن کنکور سراسری میدن... ظرفیت ارشد هم زیاد شده... دویست بارم تکمیل ظرفیت میذارن دانشگاهها ... از الان خودتو دانشجوی ارشد بدون عزیزم ^_^
برای رشته های ما به این سادگی نیست اخه
ولی خیلی دوست دارم قبول شم فقط قبلش باید اراده کنم
آزاد که همه از دم قبولن شنیدم برای دولتی هم زیاد سخت نیست نمیدونم صحتشو دیگه؛)
البته پارسال یکی از آشناها پاش شکست تو این یک ماه که نمیتونست تکون بخوره واسه ارشد خوند شبانه دولتی قبول شد؛|
ینی اگه این روزای دانشجویی تو زندگی من نبودن نمیدونستم از کجا باید خاطرات خوش میوردم*.*
حتی واسه اون آزادم باید بخونم این که وقت بدارم بخونم برام سخته
رشتتون چیه؟
ببخشید که نمیتونم بگم::
به منم سری بزن آمار وبم زیاد شه
بشین بخون.دیگه ارشد قبول شدن خیلی آسون شده.تو رشته ی ما که اینجوریه(مهندسی شیمی)
همه قبول میشن.البته کسی کنکور ارشد نمیده این روزا...کی حوصلشو داره
آخه باید دانشگاه دولتی قبول شم
سخته بابا
خوندنش سخته ها وقتی بخونی دیگه قبول شدنش خیلی سخت نیست
برای من شروعش سخته بعد از یه مدت که بیفتم رو غلتک دیگه حله