یکی از کارهایی که آرزومه انجام بدم و نمیتونم اینه که صبح ها ساعت ۶ از خواب بیدار بشم... ولی هر روز تا لحظه ی آخر میگیرم میخابم و معمولا هم دیر میرسم سر کار .
جمعه ها هم آرزو دارم بتونم بیدار شم برم کوه یا پیاده روی ولی جمعه ها هم میخابم تا ده (خواب که چه عرض کنم ).
یعنی تمام بهار و تابستون گذشت من نه از هوای خوبش استفاده کردم نه از روزای بلندش یکمی تفریح و پیاده روی و گردش نرفتم
فقط بلدم به جون خدا غر بزنم ، خوب فردا خدا بابت همینا من یکی رو بازخواست میکنه میگه انقدر غر زدی که فلان و بیسان رو ندارم همین نعمت هایی که بهت داده بودم قدر دونستی؟؟ استفاده کردی ؟؟
چی بگم اونوقت ! خوب جوابی ندارم بدم ! حق داره خدا ...
آخه هر روز و هر روز باید با استرس بری بیرون؛من اصلا اینو دوست ندارم؛|ولی آدم هم نمیشم دیگه؛دی
میدونی من یکی از مشکلاتم چیه خیلی اماده شدنم طول میکشه
متنت جالب بود.راسی ممنون که برام کامنت گذاشتی.با نظرت هم کاملا موافقم ولی راستش تعجبم از اینه که با این همه خوبی چرا اونطور که باید و شاید دیده نمیشم یا حداقل مفید دیده نمیشم:))یه کمش هم به خاطر خانوادس.خیلی کمالگرا و سختگیرن و اینطوری میشه که همیشه سرزنش میشم و این سرزنش ها رو باور میکنم:)
آره من دقیقا میفهمم چی میگی
طبیعی هم هست آدم ها یه تصویری از ما به خود ما میدن با حرفا و کارا و رفتاراشون که معمولا باورمون میشه
نمیشه سعی کنی کم تر باهاشون برخورد کنی که حرفاشون رو نشنوی؟؟
واقعا حق داره!
دختره ی ناراضی ناشکرررررر!!!!!!
جات خاااالی اینجا باااارونه و منم زیر پتو دارم می خوابم:دی
تازه شاغلم نیستم=))) خیلی هم قدردانم!!!
اشکال نداره بالاخره یه چیزی پیش میاد منم بیام پزشو بدم
ولی فعلا علی الحساب فیسسسسسس
ارزو برجوانان عیب نیست دختر این رو منم ارزو دارم اما جمعه ها تا خود ظهر خوابم
وای صبا تو هم همیشه دیر میرسی؟؛))مثه خودمی که
حالا اگه رفتن به جایی فقط یک دفعه باشه یه چیزی من موندم چرا جایی مثه سرکار که هر روزه ست آدم نمیشیم؛دی
منم قبلا میرفتم سره کار همین بودم دانشگاه رفتنم هم هنو همینه
هر روز که بدتره دختر
حالا یه بار باشه ادم میگه بزار زود بیدار شم امیدواری که فقط یه باره....ولی هر روز ادم نمیتونه زود بیدار بشه سخته
چون خودم هم شبیه این پستت هستم
حرفی ندارم دایی
هر چی بگم علیه خودم استفاده میشه
مرسی از صداقتت دایی
واقعا که تاسف آوری! :))))
دلداری دادنته؟؟