-
هوا بس ناجوانمردانه سرد است!!
چهارشنبه 21 بهمن 1394 20:36
هوا ی شهر ما به طرز وحشتناکی سرده!! فکر کنم پدیده ی النینو(؟؟؟)که از اول پاییز حرفش بود تازه شروع شده ... هوا خیلی سرده و من تازه رسیدم خونه تو راه داشتم دعا میکردم خدا کنه که هیچکس تو این سرمای کشنده بی خانمان و کارتن خواب نباشه که بعید میدونم جو ن سالم به در ببره از این سرما!! خدایا!! یعنی کسی هست که خونه ی گرم...
-
تقدیر نجومی
سهشنبه 20 بهمن 1394 19:40
یارو تو هند بر اثر برخورد شهاب سنگ مرده حاضرم قسم بخورم طرف به همه نوع مرگی فکر کرده بوده الا مرگ براثر سقوط شهاب سنگ!! طفلکی بد شانس !!! به نظرتون مرگ بر اثر سقوط شهاب سنگ، مرگ دردناکیه؟؟
-
شاید من از تبار آدم برفی ها هستم!
دوشنبه 19 بهمن 1394 17:27
چرا من اینقدر عاشق برفم؟ چرا صبح های برفی انقدر به نظر من باشکوه و رویایی هستن!؟ چرا دیدن آدم هایی که سر تا پا برفی ان برای من زیباترین منظره ی دنیاست!؟ چرا عاشق زمستون و شال و کلاه و پالتو م!؟ چرا سرما رو دوست دارم اینقدر زیاد!؟ چرا دلم میخاد یه صبح خلوت برفی( قبل از اینکه خیابونا شلوغ بشه از آدم ها و ماشینا) به...
-
شهر برفی ما
دوشنبه 19 بهمن 1394 08:40
داره برف میاد، خیلی زیاد ...مثل تیکه های پنبه آره داره از آسمون شهر ما پنبه میباره...باد هم میوزه... همه جا یکدست سفید شده... به نظر من یکی از زیباترین منظره های دنیا درخت هایی هستند که پوشیده از برفن... امروز کلی زیر برفا قدم زدم و دعا کردم.
-
چرا که نه؟؟
شنبه 17 بهمن 1394 13:28
یکی از فانتزی هام اینه که یه پسر قد بلند داشته باشم تو تیم ملی والیبال بازی کنه.... من از اون مامانایی میشم که بچه مو مجبور میکنم همه ی اون چیزی که خودم نبودم باشه!! بچه ی خودمه میخام اینطوری تربیتش کنم!!
-
غرغر های فیلسوفانه ی من
شنبه 17 بهمن 1394 13:22
دکارت میگه :من فکر میکنم پس هستم. آلبر کامو میگه :من طغیان میکنم پس هستم. من میگم : من غر میزنم پس هستم .
-
از کشفیات من
جمعه 16 بهمن 1394 21:18
همانا که "صدا " با "قیافه" رابطه ی معکوس داره به این صورت که هر چی صدای کسی قشنگ تر و جذاب تر قیافه ش زشت تر و بیریخت تر!! من بعد هر وقت صدای کسی رو پشت تلفن یا بدون دیدن چهره ش شنیدین چیزی که گفتم یادتون باشه!! از من گفتن بود!!
-
این سیم های سست
جمعه 16 بهمن 1394 11:13
دو تا از سیم های خرک هفتم پوزیسیون دوم سنتورم ( یعنی نت ر، سیم های زرد) پاره شده، راستش این بار چندم که دقیقا همین سیم ها پاره میشه، بدتر اینکه دوشنبه ی گذشته سر کلاس وقتی داشتم برای استادم درس جلسه ی قبل رو میزدم نت" ر "سیم های زرد سنتور استادم رو زدم پاره کردم. این دفعه ی دومه که سر کلاس اینطوری میشه اخه...
-
امیر حسین و سولماز
پنجشنبه 15 بهمن 1394 18:41
ماجرای امیر حسین و سولماز این روزا فقط منو یاد یه چیزی میندازه! " بگم؟بگم؟"
-
خوشبختی همینه 1
پنجشنبه 15 بهمن 1394 13:22
دیشب تو حمام فکر میکردم که خوشبختی همینه یه حمام گرم تو یه شب سرد، بدون نگرانی از سرد شدن آب یا قطع شدنش!!
-
celebrity
چهارشنبه 14 بهمن 1394 07:58
هر بار که یه مرد جذاب میبینم به زن های توی زندگیش حسودی م میشه میدونید یه وقتایی فکر میکنم مردای " موفق و معروف و جذاب" ( تعریف آدما از یه مرد جذاب فرق میکنه) بهترین نسبتی که میتونن باهات داشته باشن اینه که پدرت باشن چون اینطوری یه نسبت خونی غیر قابل انکار باهات دارن و از همه مهم تر عشق و علاقه شون پاک و...
-
من و "چرا رفتی" و عشق خواب آلوده
سهشنبه 13 بهمن 1394 12:13
دیشب خواب همایون شجریان رو میدیدم اومده بود با گروهش خونه ی ما، منم چسبید بودم بهش از کنارش تکون نمیخوردم... هیچ وقت تاحالا یه خواننده ی درست و حسابی از نزدیک ندیده بودم خوب. صبح که از خواب بیدار شدم خندم گرفته بود شما هم اگه دوست داری میتونی به خواب من بخندی!!! تو خواب دیشبم همایون ( عزیز دلم) همش لبخند داشت وبسیار...
-
آلما توکل عزیز_ صرفا جهت اطلاع
سهشنبه 13 بهمن 1394 10:36
دوستان گرانقدر؛ وبلاگ قبلی من در بلاگ توسط یک بنده خدایی بازسازی شده !!!!!!!!!!!!! ممنون میشم اگر شد به سایر دوستان خواننده اطلاع رسانی کنید که اون آدرس دیگه برای من نیست و من در وبلاگ قدیمام می نویسم. Almatavakollll.blogfa.com
-
اندر مضرات شبکه های اجتماعی
دوشنبه 12 بهمن 1394 22:34
پیر شدنتو میتونی از عکس پروفایل "لاین و وایبر و تلگرام " کانتکت هات بفهمی وقتی که عکس پروفایلشون از عکس خودشون به عکس بچه ها شون تغییر میکنه! وقتی شبکه های مجازی تو بالا پایین میکنی و بیشتر عکس بچه میبینی باید بدونی پیر شدی ، که داری به نسل های" گذشته " میپیوندی، نسلی که دوره ش تموم شده!! آره...
-
I am a dead
دوشنبه 12 بهمن 1394 22:06
دیروز زنی را دیدم که مرده بود مثل ما نفس می کشید راستی یک زن چگونه میمیرد؟ مرگش چگونه است؟ یا لبخند به لب ندارد یا آرایش نمی کند یا دست کسی را نمی فشارد یا منتظر آغوشی نیست یا حرف عشق که می شود پوزخند می زند... آری زن ها این گونه میمیرند ... ؞ عشق سال های وبا-گابریل گارسیا مارکز این متن رو تو تلگرام برام فرستادن راستش...
-
چهاردیواری اختیاری
یکشنبه 11 بهمن 1394 08:28
دختره تو وبلاگش کلی به یکی فحش داده بود بهش گفته بود "....." من که وبلاگشو میخوندم شوکه شدم با خودم گفتم چقدر بی ادبه حالا دیشب خودم همین کارو کردم انقد عصبانی بودم راست میگن کسی رو منع نکن سرت میاد
-
خاک تو سر بی مصرفت کنن
یکشنبه 11 بهمن 1394 00:11
واقعا چقدر بعضی ها حقیر و حسودن چقدر دنیاشون کوچیکه تا نوک دماغ شون فقط تو این سن و سال اونم خدای من !! خدا شفات بده انشاالله که البته بعید میدونم! ولی خدا کنه به "آرزوی دور درازت" برسی شاید که از عقدهات کمی کم بشه که البته اونم بعید میدونم چون مشکل تو علاوه بر عقدهات و دنیای کوچیک ذهنت و این چیزا "قلب...
-
یادآوری
سهشنبه 6 بهمن 1394 16:36
تا حالا به این فکر کردین که خدای نکرده، گوش شیطون کر،بمیرید چه چیزهایی ممکنه شما رو به یاد آدم ها بیاره و آدم ها یاد شما بیفتن من فکر میکنم سالاد ماکارونی،میگو و ماهی، کتاب ( به این معنا نیست که من زیاد کتاب میخونم ولی همکارام میگن که من آدم کتاب خونی ام در واقع من فقط بیشتر از اونها کتاب میخونم همین) ،سفر( نه به این...
-
چه برایمان آورده ای مارکو؟
سهشنبه 6 بهمن 1394 15:40
"ماکارونی یکی از فرآوردههای مهم گندم است که تولید آن را به چینی ها نسبت داده اند و مورخان عقیده دارند که این محصول در قرن 13 میلادی توسط مارکوپولو به اروپا و از آنجا به دیگر کشورها رفته است." این متن رو تو روزنامه جام جم تو صفحه ای تحت عنوان "پرونده" خوندم اولین چیزی که به ذهنم رسید این تصویر بود:...
-
کجا دانند حال ما....
جمعه 2 بهمن 1394 20:17
دمدمای صبح با کابوس از خواب بیدار شدم حالا کابوسم چی بود؟ حراست دانشگاه(بچه های دانشگاه بهشون میگفتن فاطی کماندو) دنبالم بود به خاطر لاک های نارنجی..حالا من کلی خرید دستم بود و داشتم تند تند از دستش در میرفتم .. ساعت 6 و نیم به محض اینکه بیدار شدم دلم برای خودم سوخت.همش ترس اینکه یکی بهت گیر بده. حراست محل کار، حراست...
-
حق مسلم ماست
پنجشنبه 1 بهمن 1394 14:25
سه روز رویایی داشتم بینظیر و فوق العاده حالا که به زندگی روزمره ی خودم برگشتم انگار به یکباره از یه مکان و زمان دیگه ای به مکان و زمان متفاوتی پرت شدم و شک دارم که آیا واقعا وجود داشته یا خواب بوده من شانس اینو داشتم که یه جای "خوب "رو با دوستای "خوبی" برم آره من خیلی خوش شانس بودم
-
و خدا نمیتوانست در عین حال همه جا باشد پس مادر را آفرید
شنبه 26 دی 1394 22:30
امروز ساعت6 از خواب بیدار شدم . تمام دیروز ( جمعه) و پریروز رو مشغول بستن چمدان و آماده شدن بودم خیلی سعی کردم چمدانم پر نشه خیلی، ولی شد در واقع لبریز شد... دوستم میگفت با شوهرش تو سفرشون به هند فقط یه چمدون بردن که تازه اونم جای خالی داشته باز ، و من همش دارم فکر میکنم چطوری؟؟ فقط یه چمدون؟؟ دیشب داداشم گفت که من...
-
بسیار سفر باید
دوشنبه 21 دی 1394 19:48
قراره برم قشم شنبه ی آینده معظل اساسی من " حالا چی بپوشم؟؟"
-
با اینا زمستونو سر میکنم
یکشنبه 20 دی 1394 10:07
زمستون و سرما خیلی قشنگه به شرطی که یه عالمه پالتو و کاپشن گرم و رنگی رنگی داشته باشی.. یه عالمه بوت و شال گردن و دستکش!!! تا دستات یخ نزنه و پاهات از شدت سرما بیحس نشه یه خونه ی گرم تا از پشت شیشه ش به بارش برف نگاه کنی یه خونه ی گرم که همیشه امید به بازگشت بهش تحمل سرما رو برات ممکن کنه خونه ای که یه غذای گرم توش در...
-
خونه ی ما
یکشنبه 20 دی 1394 09:41
امروز صبح ساعت 7 و ده دقیقه که داشتم از پله ها میومدم پایین تا برم سر کار داشتم فکر میکردم کی میشه ساعت 2 و نیم تا من برگردم خونه!! بعدش یه سوال برام پیش اومد" که مگه خونه چی داره که من اینقدر علاقه دارم سریع برگردم ؟" بعدش به ذهنم رسید شاید خونه همینه جایی که تو آرزو کنی بهش برگردی نه اینکه بری و برنگردی...
-
بر باد رفته
سهشنبه 15 دی 1394 22:38
واقعا امانت داری هم چیز خوبیه یکی اینو باید به بلاگفا بگه وبلاگ منو_ درسته که خیلی وقت نبود که داشتمش_ بر باد فنا داد من که نمیبخشمش