-
گریه کن گریه قشنگه .... گریه سهم دل تنگه
چهارشنبه 24 آذر 1395 14:56
_دستم از شانه به پایین درد میکنه بیشتر دست چپم شاید مشکل از گردنم باشه باید این اعتیاد به گوشی و اینستا و تلگرام و وبلاگ رو کم کنم به خاطر سلامتی خودم! _این روزا حجم وسیعی از دلتنگی و تنهایی رو احساس میکنم ،چرا اینطوری شدم !نمیدونم ! _ممکنه چند روز نباشم حجم اینترنتم داره تموم میشه و پول ندارم حجم بخرم باید صبر کنم...
-
من و تو وارث " کوفتیم"!!
جمعه 19 آذر 1395 16:24
-
به کدامین گناه؟؟؟
پنجشنبه 18 آذر 1395 15:27
این روزا از شدت استرس تمام ناخن هامو خوردم ... شنیدین حیوونا وقوع زمین لرزه رو زودتر احساس میکنن راستش این روزا یه چیز هایی رو احساس میکنم نمیدونم توضیح بدم ولی .... دلم آشوبه نگرانم البته بلانسبت ... حالا درسته خیلی خرم ولی بلانسبت پ.ن : این مبهم نویسی نیست این نداشتن جسارت برای بیان آنچه که فکر میکنمه! پ.ن 2: چیزی...
-
لبخند بزن هموطن!
پنجشنبه 18 آذر 1395 15:17
اگه به ما میگفتن هر بار که همدیگر رو دیدین به جای سلام کردن به هم لبخند بزنید طبعا الان ایران جای بهتری بود... پ.ن : راستش اصلا از سلام کردن خوشم نمیاد ؛ خیلی وقتا از سر اجبار به آدم ها سلام میکنم ( برای رعایت آداب معاشرت و این چرت و پرتا) .من فقط وقتی یکی رو خیلی دوست داشته باشم دوست دارم بهش سلام کنم .در مورد بقیه ی...
-
دیروز خود را چگونه گذراندم!
یکشنبه 14 آذر 1395 14:52
داداشم از اسب افتاده و مچ دستش بد جور شکسته ....تمام دیروز بعد از ظهر رو بیمارستان بودم. خدا به همه سلامتی بده!
-
من شاخ نیستم!
جمعه 12 آذر 1395 15:17
من همیشه آدم معمولی ای بودم .هیچ وقت خیلی خیلی زیبا ، خیلی خیلی خوشتیپ ،خیلی خیلی خوش لباس، خیلی خیلی قد بلند ، خیلی خیلی پولدار، خیلی خیلی باسواد، خیلی خیلی مهم نبودم ...تو واقعیت من فقط_ تاکید میکنم فقط_ کمی زیبا ، کمی خوشتیپ، کمی خوش لباس، کمی قدبلند، کمی پولدار، کمی باسواد بودم ... متاسفانه " کم " ها هیچ...
-
دلبرکان غمگین من!
چهارشنبه 10 آذر 1395 21:04
متاسفانه تو جامعه ی ایرانی مسلمان ما( یا جامعه ی مسلمان ایرانی ما ) ، هر چقدر غمگین تر و کم حرف تر و افسرده تر باشی ، نجیب تر محسوب میشی . لااقل تو شهرستان کوچیک ما و تو اون سطح اجتماعی متوسطی ( متوسط رو به پایینی) که من توش کار و زندگی میکنم اینطوریه! پس لطفا حرفمو با شرایط شهرهای بزرگی مثل تهران مقایسه نکنید! نیاید...
-
به چشم من تو آن کوهی پرغروری بی نیازی باشکوهی
سهشنبه 9 آذر 1395 20:45
مرد باید قد بلند باشه که وقتی باهاش رفتی بیرون کفش پاشنه بلند بپوشی کفشات تق تق صدا کنه ! اگه کفشات تق تق صدا نده چطور دلشو ببری؟ اصلا نمیفهمم مردی که قدبلند نباشه یعنی چی؟
-
از آنچه خوانده ام _6
دوشنبه 8 آذر 1395 20:46
واقعیت این است که من هرگز عاشق نشدم .خجالتی تر از آن بودم که در هفده سالگی به دختری نگاه کنم چه رسد به این که عاشقش هم بشوم.من حتا وقتی با لیلا، خواهرم، حرف میزدم نمی توانستم توی صورتش نگاه کنم.نمی دانم این خصلت عوضی از کجا به من رسیده بود اما هر چه بود همیشه از آن رنج می کشیدم . من هرگز دانشگاه قبول نشدم ؛ نه رشته ی...
-
Black Friday
دوشنبه 8 آذر 1395 19:08
میخاین خودتونو شکنجه بدین ؟ خود آزاری دارین؟ میخاین احساس کنید لباساتون چقدر کمه ، چقدر زشته ؟؟ میخاین احساس کنید که ایران چقدر کشور گرونیه؟ برید سایت amazon.com و جنسهای حراج خورده شو به مناسبت هفته ی سیاه ببینید! حالا من اغراق هم کردم دیگه ... افسرده نشدین و از اون احساس ها که گفتم پیدا نکردین به من ربطی نداره...
-
خوردن یا نخوردن ؟ مسئله این است!
دوشنبه 8 آذر 1395 11:12
من غذا خوردن دوست ندارم و برخلاف یه عده که غذا میخورن چون به نظرشون غذا خوردن جز لذت های زندگیه من فقط غذا میخورم که زنده بمونم! کاش میشد فتوسنتز میکردیم ،کم زحمت تر هم بود . از آشپزی هم که نگو متنفرم!
-
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری!
شنبه 6 آذر 1395 19:53
به حدی انگل و بی مصرفم که هر کس دیگه ای غیر مامانم و داداشم بود منو پرت میکرد از خونه بیرون! نیاد روزی که آدم هایی که بی قید و شرط دوستمون دارن نباشن ،اونوقت تکلیفمون چیه؟
-
شما حجابتو رعایت کن ...
چهارشنبه 3 آذر 1395 20:16
دیدین تو این فیلم های خارجی طرف کلاه و شال و پالتو میپوشه ولی پاهاش لخته سردشم نیست ، باور نکنید ها اینا فیلمه . من امروز یه ذره از پام بیرون بود داشتم یخ میزدم بلورهای یخ داشت از اون یه تیکه از پام شروع میشد به تشکیل شدن و همینطور پیشرفت میکرد ولی خوب خدا رو شکر من زود خودمو نجات دادم ...
-
طرز تهیه ی لباس گرم
چهارشنبه 3 آذر 1395 20:08
این روزها وقتی میخام لباس بپوشم برم بیرون، ابتدا باید لباس رو از فریزر عه ببخشید اشتباه شد از کمد ، دربیارم بذارم یخش باز شه و با محیط هم دما بشه یا اگه عجله دارم رو بخاری یخش رو باز کنم ... هی وای من
-
بنی آدم اعضای یکدیگرن ، ولی خوشگلا اعضاترن
سهشنبه 2 آذر 1395 22:18
داستان از این قراره که همه دوست دارن به دخترهای خوشگل کمک کنن فقط کافیه یه دختر خوشگل و داف یه ذره غمگین باشه و دو تا قطره اشک بریزه ! همه خودشون رو به آب و آتیش میزنن که کمکش کنن،دلشون هم براش میسوزه !آخی طفلکی ! زیبایی آدم هارو رقیق القلب میکنه ( رقیق هااااا رقیق )حالا من بشینم اونجا های های گریه کنم گیس هامو بکشم...
-
یخ زدم به قرآن
سهشنبه 2 آذر 1395 21:42
خوب ما الان پتو پیچ تو خونه تردد میکنیم! البته که هوا بس ناجوانمردانه سرده ولی خونه ما هم تازه سازه و چون دورتادورش بازه سردتر از بقیه ی خونه هاست ... نمیدونم چطوری ساخته شده که تابستونا به طرز وحشتناکی گرم و زمستونا به طرز مرگ آوری سرده ! والا به خدا معمارم معمارهای قدیم!
-
ای کاش پیش خواهرم بودم تا باز مرهم رو پرم میذاشت ....
دوشنبه 1 آذر 1395 22:32
یکی از چیزهایی که باید بابتش از خدا تشکر کنم اینه که مخلوقی آفریده به اسم محسن چاووشی... که اگه صداش نبود من نمی فهمیدم موسیقی یعنی چی!! صداش شبیه سنتوره!! اصیل ، مردونه و گرم ... اصلا صداش باید ثبت ملی بشه .... شده یه وقتایی که همه چیز برام پوچ و بی معنی بوده و در ناامیدی مطلق بودم صدای محسن چاووشی رو شنیدم و به خودم...
-
دروغ بگو بازم من باورم میشه!
دوشنبه 1 آذر 1395 16:29
هیچ وقت به دختری که دوستتون داره ( تکرار میکنم دختری که دوستتون داره نه دختری که دوستش دارید اینا باهم فرق داره) نگید که " مگه تو کی هستی؟ " یا " توام یکی مثل بقیه" و از این حرفا ... این حرفا یه دختر رو میکشه نه خودشو نه ، روحش و قلبش رو ...دنیا پیش چشاش تیره و تارمیشه وقتی کسی که انقدر براش خاصه و...
-
گریه مون هیچ ، خندمون هیچ ....داشته و نداشته مون هیچ... تنها آغوش تو مونده... غیر از اون هیچ
یکشنبه 30 آبان 1395 20:40
این سریال "هشت و نیم دقیقه" رو میبینید چون مامانم و خواهرم نگاه میکنن منم یه تیکه هایی شو دیدم اون قسمتشو دیدین که عقد فرزین و یلدا بود؟ ...فرزین برای انتقام از خواهر یلدا سر عقد گفت نه که ضایعشون کنه! خوانواده ی دختره با اینکه اولش اصلا با ازدواجشون موافق نبودن ولی بعدش دیگه پذیرفتن وقتی این اتفاق افتاد...
-
راستشو بگید من طاقتشو دارم!
یکشنبه 30 آبان 1395 14:58
شنیدم تهران برف اومده ، بگید که دروغه !بگید اشتباه شده ! یه اشتباهی شده دوستان ، تو شهر ما برف نیومده چطور اونجا اومده ؟ شهر ما انقدر سرد و کوهستانیه همیشه بعد از یه عالمه برف که اینجا میبارید تازه تهران اندکی بارون میومد ( برفم نه ها بارون اونم نه بارون درست و حسابی اندکی ...دقت کنید) آخر الزمان شده دیگه هیچی سر جاش...
-
کی "همت" منو برداشته بیاره پس بده!
شنبه 29 آبان 1395 23:23
یه چیزایی هست به اسم اراده، پشتکار، همت .. متاسفانه دوز اینا تو خون من خیلی کمه ...مثلا من واقعا از کمبود "همت " رنج میبرم ... در واقع همین روزهاست که به خاطر کمبود " همت " دار فانی رو وداع بگم.. . بای بای
-
دیگه انقدر هم بی شعور نیستم ...
شنبه 29 آبان 1395 17:50
دم امام حسین گرم... حماسه ای که آفریده حداقل هیچی واسه ما نداشت سه چهار روز تعطیلی رو داشت ...چرا چرا، حلیم و قیمه و اینا هم داشت ... لطفا باقی امام ها یاد بگیرن ... (این فقط یه شوخیه قصد بی احترامی یا بی حرمتی به اماما رو ندارم ،فاز نصیحت و توبه برندارید)
-
دکتر باباطاهر عریان تقدیم میکند!
جمعه 28 آبان 1395 17:31
روزی چهار بار( هر ۸ ساعت یکبار) با خودتون تکرار کنید... ""نکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو " البته به معنی شم فکر کنید انصافا "بزرگی" بهتر از باباطاهر پیدا نمیکنی انقدر قشنگ نصیحتت کنه!
-
تو نیکی می کن و در دجله انداز ....
پنجشنبه 27 آبان 1395 15:44
به مناسبت هفته ی کتاب برید کتاب بخرید و کتاب بخونید ... کتاب نمیخونید هم مهم نیست برای ترویج کتابخوانی بخرید برای یکی دیگه که کتاب میخونه... خواستید بگید آدرسم رو بفرستم ، چه کار کنم دیگه !!! از اول زحمتتون رو دوش من بود ... به تنهایی سرانه ی مطالعه ی این مملکت رو یکی دو دقیقه جا به جا کردم !
-
تو را که حسن خداداده هست و جلوه ی بخت ....این جلف بازیا چیه پس ؟؟
پنجشنبه 27 آبان 1395 15:40
بفرمایید شعر .....
-
حق مسلم "اونا"!!!
دوشنبه 24 آبان 1395 23:04
یه قبیله ای تو تایلند هست به اسم قبیله ی گردن دراز ها ...تو این قبیله از ۵ سالگی به بعد هر سال یه حلقه به گردن دخترانشون میندازن ... این قضیه از نظر من نه تنها زیبایی نداره خیلی هم غیر انسانیه - خوب رییس قبیله اشاره میکنه کی نظر تو رو خواست- ، البته این حالت الان برای اون قبیله حالت توریستی و منبع درآمد داره که زشتی...
-
Dance me to the end of life
شنبه 22 آبان 1395 19:22
لیا فلاح رو میشناسین؟ اگه میشناسین که هیچ، اگه نمیشناسینش باید بگم ایشون یه دنسره ( dancer) اگه دوست دارید رقصاشو ببینید میتونید تو یوتیوپ اسم شو سرچ بکنید ! خوب حالا نسیم رو میشناسین ؟ ...... بیخیال معلومه که نمیشناسینش،چون نسیم معلم رقص منه و طبیعتا فقط من میشناسمش ...نسیم میگه که با "لیا فلاح" - اون زمان...
-
انشالله که تو راست میگی!
پنجشنبه 20 آبان 1395 22:02
بعضی ها با یه ایمان غیر قابل انکاری میپرسن مگه شهر هرته ؟ آدم دلش نمیاد دلشونو بشکنه ...!!
-
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره!
چهارشنبه 19 آبان 1395 14:59
وقتی بچه بودم ( اینکه میگم بچه بودم در واقع اصلا یادم نمیاد چه سنی بودم حتی فکر میکنم خیلی هم بچه نبودم ) یادمه روزهای پاییزخیلی بارون میومد. یادمه گاهی تمام روز و چند روز پشت سر هم بارون میبارید... من این عصرهای پاییزی رو هنوز زنده جلو چشم دارم، که هوا تاریک بود و بارون یه ریز میبارید و من تو اتاق از صدای رعد و برق و...
-
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
سهشنبه 18 آبان 1395 18:33
انقدر دلم دریا میخاد ، ساحل میخاد ، آفتاب میخاد ، دلم لباس های روشن میخاد ، سکوت میخاد.... دلم موسیقی و کنسرت میخاد ... بهشت میخاد