-
آخه چه مرضیه روزی صد دفعه وبلاگاتون رو رفرش میکنم !
یکشنبه 11 مهر 1395 21:15
پنج شنبه با یکی از همکارام از خاطرات گذشته مون حرف میزدیم حرف رسید به دانشگاه و خاطرات اون سالها ...حالا از اون روز عجیب دلم میخاد برم دانشگاه خیلی احساس نیاز میکنم باید بشینم بخونم برای ارشد خدایا اراده ای به من عطا فرما به جای روزی صدبار سر زدن به وبلاگ این و اون (که خدا رو شکر بیشترشون ماهی یه بار پست میذارن )بشینم...
-
یا خداااا هنوز پاییزه ها!
یکشنبه 11 مهر 1395 21:11
هوا تو شهر ما بسیار سرده . سرد در حدی که لباس های گرم باید بپوشیم و دیگه پوشیدن لباس های تابستونی ممکن نیست. خیلیا میگن بخاری روشن کردن! من به مامانم میگم ما هم بخاری مون رو روشن کنیم میگه حالا اگه هوا سرد شد روشن میکنیم تعریفش از سردی چیه آخه؟؟ به قران شبا با یه عالمه لباس و دو تا پتو میخابم و اگه لحظه ای پتو بره...
-
خدایا خدایا تو با آن بزرگی در آن آسمانها چنین آرزویی به این کوچکی را توانی برآورد عایا؟؟
جمعه 9 مهر 1395 22:39
دیگه آرزویی نداشتم اگه فردا صبح که از خواب بیدار میشدم تو اسپانیا بودم، تو تخت خوابی شاهانه... در حالی که قدم 170 شده بود ،جوش های صورتم دیگه نبود ، دندون هام مرتب بود، من خیلی خیلی خوشگل تر بودم و معشوق مردی قدبلند و مهربون بودم که با چشماش میخنده و آغوشش آرام ترین جای دنیاست!
-
یک عدد خواهر عتیقه واگذار میشود
پنجشنبه 8 مهر 1395 21:17
به خدا اگه فقط یه دلیل برای ازدواج داشته باشم اینه که قیافه ی خواهر احمق مو دیگه نبینم حالم ازش بهم میخوره والا من نمیدونم اینا که خواهر خواهر میکنن چی میگن عصبانی م دلم میخاد بزنم له و لوردش کنم ولی از این عرضه ها ندارم توضیح : این خواهرم با اون خواهر چند تا پست قبلی فرق داره... تینا جان فکر نکنی اون خواهرمو میخاستم...
-
بله من همچین دختر ورزشکاری هستم
پنجشنبه 8 مهر 1395 18:58
از دست آوردهای سه ماه و نیم باشگاه رفتن و اون همه تلاش ۶ سانت کاهش دور شکم و دو کیلو اضافه وزنه .... الان 53 و نیم کیلو هستم ! راضی م ! (بعد از باشگاه با دستان تاول زده از شدت کار با دستگاه های بدنسازی )
-
خدایا توبه!
چهارشنبه 7 مهر 1395 19:08
من خودم از دست مودهای متغییر و لحظه ای خودم خسته م چه برسه به بقیه ! به قران من خیلی بی ادبم ! رفتارم با ادما خیلی زشته ! خدایا چرا من درست نمیشم ؟؟؟ دوست دارم تنهایی زندگی کنم و با آدم ها ارتباطی نداشته باشم ! اینطوری برای آدم ها هم بهتره!
-
الله اکبر
یکشنبه 4 مهر 1395 20:37
خواهرم دکترای" کتابداری و اطلاع رسانی " داره فکر میکنید الان چه کتابی داره میخونه؟؟ بله کاملا درست حدس زدین!! ""چگونه درباره ی کتاب هایی که نخوانده ایم حرف بزنیم ؟""" یعنی اگه این دختر که دکترای یه همچین رشته ای رو داده به فکر پیچوندن کتابخوانی و این حرفاست پس بقیه ی مردم چکار میکنن...
-
"و من شر خسیسن کنسن گدانا"
شنبه 3 مهر 1395 20:42
مامان و داداش و زنداداشم رفتن شهرستان عروسی ...من و خواهرم موندیم گفتم خودکفا بشم برم ماشینا رو خودم بزنم پارکینک ...به خواهرم گفتم بیا بریم تو به من فرمون بده .گفت باشه بریم ...اول باید ماشین خواهرمو میزدم پارکینک بعد ماشین خودمو چون من صبح زودتر میرم و از اونجا که بار اولم بود ماشین رو تو پارکینک دنده عقب میزدم...
-
چقدر حرصم میدین !
جمعه 2 مهر 1395 23:35
به نظر من یکی از دلایل انحطاط اخلاقی تو ما ایرانی ها( قال صبا خانم ) و به گند کشیده شدن تدریجی ژنتیک ما ،اینه که مدام به دخترا میگن توقع تون رو بیارید پایین ...اگه به جاش به پسرا میگفتن سعی کنید شایستگی هاتونو ببرید بالا مطمئنا ما الان جای بهتری بودیم !
-
پاییز چه میبری دست به دست؟؟
پنجشنبه 1 مهر 1395 22:19
برای من پاییز خیلی وقته معنی خاصی نداره قبلنا هم فقط معنی درس و مدرسه میداد هیچ وقت معنی عشق و قدم زدن زیر بارون رو نداشته چرا بقیه انقدر پاییز رو گنده میکنن من نمیفهمم! برای من فقط زمستون و سرما و تنهایی هاش رو عشقه !
-
من از زندگی مشترک میترسم!!
یکشنبه 28 شهریور 1395 21:29
یکی از آشناهامون زنگ زده بود که شمارتو دادم به کسی بهت زنگ بزنه برای امر خیر!منم بهش گفتم خیلی ممنون لطف کردید ...حالا از عصر دارم دعا میکنم طرف پشیمون بشه زنگ نزنه!من مشکل روانی دارم!
-
شهزاده ی رویای من شاید تویی!!!
شنبه 27 شهریور 1395 23:10
من آدم "عاشق مردای محال" شدنم. "مردای محال" مردایی ان که چون من مطمئنم نمیتونم رابطه ی صمیمانه ای داشته باشم باهاشون؛ دوستشون دارم .مردایی که نمیشه رابطه ی عاطفی باهاشون برقرار کرد یا نمیشه تو رابطه باهاشون پیشرفتی کرد... مثلا طرف سن بابای منه،یا متاهله،یا اصلا منو نمیبینه چون کلا منو آدم حساب...
-
من طرفدار حقوق حیوانات هستم !شما چطور؟؟؟
چهارشنبه 24 شهریور 1395 15:09
من با سیرک و باغ وحش و هر جایی که حیوانارو به هر دلیلی زندانی میکنن مخالفم و دیگران رو به تحریم این برنامه ها و مکان ها دعوت میکنم چون استقبال مردمه که این برنامه ها رو زنده نگه میداره و به برگزار کنندگانشون اجازه آزار و اذیت حیوون ها رو میده یا باعث زندونی شدن حیوون ها تو قفس های کوچیک آهنی میشه ...زندونی شدنی که به...
-
و خداوند" واکس" را آفرید!
دوشنبه 22 شهریور 1395 13:38
به نظر من تو ظاهر آدم ها کفش خیلی مهمه خیلی ، یه کفش کثیف و خاکی قشنگی تموم لباس های تنتونو میگیره. مثلا همکلاسی های کلاس زبانم دو تا خواهرن یکیشون که به طرز وحشتناکی همیشه کفش هاش خاکیه، خیلی سعی میکنه باکلاس باشه البته، ولی تو کلاس تنها چیزی که اول از همه نظر منو جلب میکنه کثیفی کفش هاشه،شایدم من حساس شدم ولی باور...
-
آیا خدا یک مرده؟؟؟
یکشنبه 21 شهریور 1395 15:20
مادرانگی همش درد و رنج و عذابه، که اگه نبود ،که اگه چیز خوبی بود خداوند تو وجود زن ها نمیذاشت ! میدادش به مردا...شک نکنید که میدادش به مردا!!
-
شنبه 20 شهریور 1395 15:17
بچه ها خداییش این آهنگ هایی که "حامد همایون "میخونه تو سبک "مداحی" نیست؟؟ آدم احساس میکنه مداحی داره گوش میده! یه جوریه!
-
آیا به تناسخ ایمان دارید؟؟؟؟
شنبه 20 شهریور 1395 14:56
پنج شنبه بعد از ظهر که میرفتیم باغ تو راه دو تا درنا دیدیم که کنار دریاچه ی وسط راه بودن ، عصر هم یه روباه دیدیم البته اونم ما رو دید و فرار کرد خیلی خوشگل بود یه عالمه پرنده هم دیدیم که حدس زدم دارن کوچ میکنن دیروز داشتم به این فکر میکردم چقدر خوبه آدم پرنده باشه و کوچ کنه...هر شش ماه یه بار جای زندگیت عوض میشه و هر...
-
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
دوشنبه 15 شهریور 1395 10:32
به کسى ندارم الفت ز جهـانیان مگر تـو اگرم تو هم برانی سر بی کسى سلامت
-
Only for myself
یکشنبه 14 شهریور 1395 15:29
همیشه اینطوریه که یه چیزی رو وقتی میخای و بهش نیاز داری نداریش وقتی بهت داده میشه که دیگه برات مهم نیست یا بهش نیاز نداری! کلا زندگی سادیسم داره ؛یه بازی کثیف روانی باهات راه میندازه که تو رو به مرز جنون و نا امیدی بکشه . یادمه وقتی بیست سالم بود یه کتاب از "اوشو"میخوندم که اسمش یادم نیست ولی...
-
سلام دل
جمعه 12 شهریور 1395 22:36
کاش میشد ۳۱ شهریور میرفتم کنسرت" حامد نیک پی" تو دبی!! دوستش میدارم بسی عایا "حامد نیک پی" هم منو دوس داره بسی؟؟ کائنات (دنیا) اشاره میفرمایند "زرشک"
-
ما را به لطف تو امید نیست
جمعه 12 شهریور 1395 22:33
میدونید هیچ وقت دقیق ندونستم از زندگی چی میخام پس طبیعتا زندگی هم ندونسته باید چی به من بده .هیچ وقت تکلیفم با خودم ، زندگی م ،خواسته هام و رویاهام معلوم نبوده گذاشتم جریان زندگی منو با خودش ببره منم نقش قربانی رو بازی کردم خیلی بازیگر خوبی بودم اونقدر نقشمو خوب بازی کردم حتی تونستم یه عمرخودمو هم فریب بدم من هر گندی...
-
زیبایی حق مسلم ماست!
پنجشنبه 11 شهریور 1395 18:55
برای من یکی از بوهای شگفت دنیا بوی لاکه درسته بوی تند مواد شیمیایی داره ولی برای من این بو معنی شادی و جشن و جوونی و زیبایی میده!
-
بافرهنگ باشیم
چهارشنبه 10 شهریور 1395 15:01
یکی از بدی های ازدواج نکردن اینه که تمام ناراحتی ها و عصبانیت ها و تغییرات خلق و خوی تو رو به ترشیدگی نسبت میدن! فکر کن !
-
بیدار شید وقت تنگه
سهشنبه 9 شهریور 1395 09:58
امروز یه کلیپی دیدم که از یه پیرمرد پرسیدن اگه صبح بیدار شی و ببینی زمان به عقب برگشته چه کار میکنی؟ جواب داد اگه زمان به عقب برمیگشت بیشتر میخندیدم بیشتر میرقصیدم بیشتر شاد میبودم بیشتر عشق میورزیدم بیشتر تلاش میکردم و مهربان تر بودم. حقیقتش اگه زمان به عقب برگرده منم همین کارارو میکنم یه جور دیگه زندگی میکنم یه...
-
ای بابا
دوشنبه 8 شهریور 1395 23:52
این کیمیا علیزاده هم شده آیینه ی دق من ! حالا هی شما هر چقدر میخواید بهش افتخار کنید ولی من علاقه ای ندارم اسمشو بشنوم یا قیافه شو ببینم والااا !! وقتی میبینمش از حسادت تا مرز سکته کردن میرم. ( میدونم که خیلی زحمت کشیده و حقش بوده ،همه ی اینا رو میدونم ،خوب حالا که چی؟؟)
-
وایستا دنیا من میخام پیاده شم
دوشنبه 8 شهریور 1395 10:54
دارم یه کتاب میخونم به اسم "پیش از آنکه بخوابم"شخصیت اصلی داستان زنیه که هر روز صبح که از خواب بیدار میشه همه چیز یادش رفته ،چیزی یادش نمیاد فقط یه روزایی ممکنه خاطراتی از بچگی ش به یادش بیاد چقدر دلم میخاد مثل این زن هر روز که از خواب بیدار میشم چیزی از روزهای دیگه یادم نباشه این وزن سنگین روزهایی که...
-
لطف تویی ،قهر تویی، قند تویی، زهر تویی بیش میآزار مرا
یکشنبه 7 شهریور 1395 22:11
با خدا قهر کردم مثل بچه ای که از جای دیگه ناراحته ولی با مامانش قهر میکنه اینکه تقصیر خدا چیه رو نمیدونم فقط باهاش قهرم چطور برای بقیه معجزه میتونه بکنه حالا به ما که رسید آسمون تپید!
-
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود ......
جمعه 5 شهریور 1395 01:03
امروز باید میرفتم باشگاه گفتم دو دقیقه دراز بکشم(بدون اینکه بخابم) بعد برم ،،،،خابم برد باشگاه هم نرفتم الانم پشیمونم خیلی زیاد ... از ساعت ۳ تا ۸ شب خابیدم بدون اینکه قصد خوابیدن داشته باشم حالا فکر کنید اگه قصد خوابیدن داشتم چی میشد
-
آرزوی روز تولدم
چهارشنبه 3 شهریور 1395 15:18
یک دست جام باده و یک دست زلف یار رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست خدایا این آرزوی امسال منه برآوردش کن ...من به معجزه ها ایمان دارم!
-
و این منم زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد
چهارشنبه 3 شهریور 1395 15:08
امروز سوم شهریور تولدمه دوستم(همکارم )برام کیک خونگی درست کرده بود و صبح که رفتم دیدم برام تولد گرفته ! راستش سوپرایز شدم تا حالا هیشکی منو سوپرایز نکرده بود برای کسی خیلی مهم نبوده ! همه درحد تبریک های خشک و خالی بوده که قاطی تبریک های بانک و همراه اول شدن! امسال خیلی دوست داشتم یکی سوپرایزم میکرد یه سوپرایز در حد...